گرایش اندیشه سیاسی علوم سیاسی گرایش روابط بین الملل علوم سیاسی گرایش مسائل ایران علوم سیاسی گرایش مطالعات امنیتی علوم سیاسی گرایش دیپلماسی علوم سیاسی گرایش اندیشه اسلامی علوم سیاسی گرایشها رشته علوم سیاسی گرایش امنیت ملی رشته علوم سیاسی گرایش مطالعات امنیتی
توانمندی جامعه و تحکیم کیان نظام سیاسی بهویژه در شرایط متحول در برابر آسیبها و تهدیدهای درونی و بیرونی است و از نیازهای اولیهی ایمنی هر نظام به شمار میرود. امنیت اجتماعی به مثابه روح حیاتبخش بر روابط افراد، اعضاء و گروههای اجتماعی غالب است. استقرار امنیت در مناسبات اجتماعی سبب ایجاد نگرش مثبت در افراد نسبت به نظام سیاسی و تولید بستر مناسب برای برنامهریزی و تصمیمگیری در ارتقاء بنیان نظام سیاسی میباشد. امنیت اجتماعی با ایجاد شرایط تعادل پایدار در جامعه باعث افزایش میزان مقبولیت نظام سیاسی میشود.کالبدشکافی امنیت اجتماعی از ظرافت خاصی برخوردار است. اين فصل بر آن است تا مفاهیم مرتبط با امنیت اجتماعی را به صورت مفصل بررسی نماید. به بیان دیگر، در این فصل سعی بر آن است تا مفهوم امینت، امنیت اجتماعی، نظریات مرتبط با آن و نظریهپردازان برجسته در این حوزه و شاخصهای مرتبط با امنیت اجتماعی به طور مفصل مورد بررسی قرار گرفته تا بتوان در فصول بعد به بررسی این حوزه با حوزه جنگ نرم پرداخت.
3) امنیت :
3-1)مفهوم امنیت[63]: ا اا
تعریف «امنیت» همواره با مشکلات خاص خود همراه بوده است (Mcsweeney, 1999: 52) و مقولهای کهن و دیرینه است که با جوهر هستی انسان پیوندی ناگسستنی دارد (روشندل، 1374: 3). ادر تعريف لغوی، امنيت عبارت از «محافظت در مقابل خطر، احساس ايمني و رهايي از ترديد.» (بوزان، 1378: 52). امنیت یک مفهوم چند وجهی است و به همین جهت درباره معنای آن اختلاف نظر زیادی وجود دارد. تعاریف مندرج در فرهنگهای لغت درباره مفهوم کلی امنیت، بر روی «احساس آزادی از ترس» یا «احساس ایمنی» که ناظر بر امنیت مادی و روانی است، تأکید دارند (ماندل، 1387: 36). در فرهنگ «عميد» ايمني، آرامش و آسودگي(عمید، 1379: 233)، در فرهنگ دهخدا به معنی بیخوفی، راحت و آسوده، جای امن، مملکت را امنیت دادن (دهخدا، 1372: 2894) و در فرهنگ «المنجد» اطمينان و آرامش خاطر (معلوف، 1374: 18) معنا شده است. در اصطلاح سیاسی و حقوقی نیز امنیت به صورت امنیت فردی، امنیت اجتماعی، امنیت ملی و امنیت بین المللی به کار برده میشود (آشوری، 1379:39). در «فرهنگ لغات» امنيت به معناي ايمن شدن، در امان بودن و بدون بيم و هراس بودن آمده است؛ به عنوان مثال در فرهنگ «معين» امنيت به معناي ايمن شدن، در امان بودن و بي بيمي تعريف شده است(معین، 1363: 247)، مفهوم خاص «امنیت» عبارت است از: «مصونیت کامل جان، مال و ناموس مردم از هر گونه تعرض و گزند که مهمترین ضروریات زندگی اجتماعی است و تأمین آن، یک اصل و برای سلامت و بقای هر جامعه، حیاتی است.» (قربان حسینی، شهریور1376: 30).به کارگیری واژه امنیت دارای تاریخی طولانی است که ریشه آن به قدمت تاریخ بشر است. این واژه توسط «سیسرو»[64] و«لاکرتیوس»[65] به یک حالت روانشناختی و فلسفی ذهنی یا احساس درونی آزاد شدن از حزن و اندوه تعریف شده و بعدها در تاریخ رومیان به عنوان یک مفهوم سیاسی، معنایی سیاسی به خود گرفت. در تفکر سیاسی غرب امنیت با معنای «اطمینان» و مفهوم سیاسی آزادی لیبرالی پیوند خورده است و «هابز» امنیت را در تسلیم انسانها به حاکمان میداند به طوری که مانع از بروز جنگ شود. در طی قرنهای هفدهم و هجدهم به عقیده «کافمن[66]» مفهوم امنیت مفهومی هنجاری بود که با توسعه رفاه اجتماعی[67]، رفاه عمومی[68] و خیر همگانی هم معنا شده و ملاک مناسبی برای هدایت اجتماعی[69] گردید (امانت، 1386: 250). باید توجه داشت که ارائه تعریفی دقیق و مشخص در خصوص واژه امنیت وجود ندارد. برای عدم بررسی دقیق و علمی مفهوم «امنیت»، علل متعددی را میتوان مورد توجه قرار داد از آن جمله:
«هیومک دونالد»[70] کوشید با استفاده از یک سری طبقه بندیها، ابهام مفهوم امنیت را رفع کند. اما در چنبره طبقه بندیهای خود با شکست روبرو شد و اعلام کرد که امنیت مفهومی نارسا است(بوزان، 1378: 17). «پاتریک مورگان[71]» در این باره میگوید: امنیت مانند سلامتی یا منزلت، نوعی شرایط است که به آسانی تعریف و تحلیل نمیپذیرد.«بیل مک سوئیتی»[72]امنیت را واژه ای لغزنده و بی ثبات میخواند که در گستره گیج کنندهای از زمینههای متنوع و در جهت اهداف چند گانه به وسیله افراد، شرکتها، حکومتها و متخصصان آکادمیک به کار رفته است و در این فضا مجموعهای از چیزها، مردم، وسایل، اهداف، حوادث خارجی و احساسات درونی منظور شده است (کیوان حسینی، 1379: 84). استاد «مطهری» نیز در تبیین امنیت میگوید: امنیت یعنى چه؟ یعنى موجود زنده چیزى را در اختیار دارد، حیات دارد، لوازم و وسائل حیات را هم دارد.باید امنیت داشته باشد، تا آنچه را دارد از او نگیرند یعنى از ناحیه یک دشمن، از ناحیه یک قوه خارجى، آنچه دارد از او سلب نشود ( مطهری، 1373: 13).
3-2) دیدگاههای مختلف در خصوص امنیت:
ابرداشت ما از واژه امنیت به عنوان پایه مفهومی امنیت اجتماعی و عوامل تأمین کننده آن، با توجه به زمانها و فرهنگهای مختلف، متغیر میباشد. ممکن است در برخی جوامع اقتصاد و معیشت نقشی اساسی در امنیت روانی و اجتماعی افراد داشته باشد و بیکاری، فقر و گرسنگی تهدید اصلی برای افراد آن جامعه تلقی گردد و یا در جوامع دیگر عوامل دیگری چون آزادی بیان، آزادی فردی، اجتماعی و سیاسی به عنوان امنیت اجتماعی مورد اهمیت قرار گیرد.
به هر حال این مسأله بدیهی است که نوع نگاه به امنیت در جوامع مختلف، متفاوت میباشد. بر اساس این تفاوتها، میتوان دو دیدگاه مختلف را در خصوص امنیت مورد تبیین قرار داد:
3-2-1) دیدگاه سنتی:
در این دیدگاه امنیت صرفاً به معنای حصول شرایط فردی، گروهی و اجتماعی است که عاری از خشونت و پرخاشگری فیزیکی باشد. در این دیدگاه، امنیت مقولهای محدود، مخدوش، طبقهای، جسمی، ابزارمند و ناپایدار است.
3-2-2) دیدگاه مدرن:
در این نظریه مفهوم امنیت هم ایمنی ناشی از فقدان خشونت را در بر میگیرد و هم مبتنی بر شرایطی است که انسان به لحاظ شغلی، خانوادگی، فکری و عقیدتی، سیاسی، فرهنگی و مانند آن در آسودگی یا در رفاه و آسایش باشد.
در نگرش نوین به مقوله امنیت، هر نوع تأمین اجتماعی و هر نوع مصونیت انسان در برابر آسیبهای جسمی و بیماریها در زمره موضوع و امور امنیتی قرار میگیرد. این دیدگاه محدوده وسیعتر و حتی گاهی اموری برعکس دیدگاه سنتی را در بر میگیرد.
در دیدگاه نوین، امنیت مقولهای وسیع، معین، غیرانحصاری، عقلانی، هدفمند و پایدار و هویت، احساسات و عواطف فردی و گروهی، عقاید، تمایلات و آرزوها، موقعیتهای شغلی و اقتصادی، باورهای فرهنگی و ساختارهای رسمی و حتی وسایل نیل به رفاه و آسایش زندگی اجتماعی مردم و از همه مهمتر مقوله تربیت و نهادهای تربیتی را نیز در بر میگیرد (کاشانی، 1383: 126 و رحمتی، 1389: 76-75).
3-3) اقسام امنیت از لحاظ ساختاری :
اگر از زاویه و میزان تحت پوشش قرار دادن امنیت برای انسانها نگاه کنیم؛مقوله امنیت به دو بخش تقسیم میگردد: اول،«امنیت فردی» و دوم«امنیت اجتماعی».
3-3-1) امنیت فردی[73] :
«امنیت فردی» یا «امنیت شخصی»، محصول و برآیند امنیت در مال، جان، فکر و عاطفه افراد است و بالطبع هر چه توانایی و انسجام تشخیص افراد در این گونه ابعاد بیشتر باشد، از امنیت و آسایش فردی بیشتری برخوردار خواهند بود. در این نوع امنیت، توانایی و انسجام شخصیتی، شانس افراد را در مقابله با تهدیدات درون و برون شخصیتی آنها افزایش میدهد.
3-3-2) امنیت اجتماعی[74] :
برای تبیین این امنیت، ابتدا لازم است این فرض را در تعریف جامعه قبول کنیم که جامعه یک نظام اجتماعی است. نظامی متشکل از اجزاء یا خرده نظامهای مختلف که با یکدیگر در ارتباطند. علاوه بر این، نظام اجتماعی (جامعه) با محیط بیرون خود (سایر جوامع)نیز رابطه دارد. در این معنا، امنیت اجتماعی را میتوان امنیت خرده نظامهای درونی جامعه و امنیت نظام برونی جامعه دانست (لرنی، 1383: 35-33). باید توجه داشت که غیر از امنیت که از مبانی تشکیل دهنده امنیت اجتماعی است، مقوله اجتماع نیز بسیار حائز اهمیت است چرا که امنیت اجتماعی بر جمعهای انسانی توجه دارد و شاید بتوان گفت امنیت در جامعه شناسی کلان عبارت است از: جریان یافتن جمع در ماهیت وجودی خویش. به عبارت دیگر، امنیت فرآیندی است که آرامش جمع را تضمین میکند. جمعها نیز همچون هر واقعیت اجتماعی در گردونه سیر خویش به مراقبت، نگهداری، حمایت و پشتیبانی احتیاج دارند تا سرمایه لازم را برای زدودن دغدغهها و نگرانیها داشته باشند. آسایش جمعی و آرامش را در سایه تضمین حیات و طول عمر خویش تجربه کند. امنیت همان عایق و پوششی است که جمع با برخورداری از آن، نگرانیها و تشویشها را به کنار مینهد و با آسودگی به زندگی خویش ادامه میدهد. با این تعریف، امنیت به فراخور جمع معنا مییابد. یعنی امنیت فرآیندی است که طیفی از بی نهایت مثبت تا بی نهایت منفی در خود جای داده است و آرامش آنها را در سایه تضمین کارکردهایشان فراهم میکند. در این گستردگی، میتوان از نیاز به امنیت گروههای نابه هنجار، واگرا، سازگار تا گروههای به هنجار، هم گرا و سازگار نام برد. به این ترتیب، امنیت در جامعه شناسی کلان، ضامن آسایش جمع است و نا امنی به مسائلی اطلاق میشود که مانع کارکرد جمع خواهد بود و مخل ادامه حیات و تأمین آسودگی هستند. به عبارت دیگر، جمعها با جریان داشتن کارکردهایشان، تضمین میشوند و با اختلال در کارکردها دچار نگرانی و دغدغه خواهند بود، بنابراین، طیف امنیت و نا امنی به وسعت کارکردها تعیین میشود؛ یعنی به میزانی که وظایف قابلیت اجرایی پیدا کنند، امنیت محقق میشود و به میزانی که کارکردها ممکن نشود، نا امنی چهره میگشاید (نویدنیا، 1385: 54 و رحمتی، 1389: 76).
3-4) مفهوم امنیت اجتماعی::کک
در عصر جدید و با شروع دههی هفتاد وسپس دههی هشتاد میلادی، مفهوم بسیار محدود «امنیت»، جای خود را به مفهومی وسیعتر داد که مسائل اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی را نیز شامل میشد (لرنی، 1383: 20).که در این تعریف وسیع از امنیت میتوان به بررسی مفهوم امنیت اجتماعی پرداخت. مفهوم (امنيت اجتماعي[75]) را برای اولین بار، باري بوزان[76] در کتاب «مردم، دولتها و هراس» درسال 1991م به کار برد؛ (روی، 1383: 692) البته امنیت اجتماعی به مفهوم فني كلمه در سال 1993م، توسط انديشمنداني چون، ال ويور[77] و لميتر[78] تحت عنوان «مكتب كپنهاگ[79]» مطرح
Design & Developed By ThemeShopy